محل تبلیغات شما



قدیما مردم مثل الان معمولا اهل کتاب خوندن نبودن ولی معدود آدمایی که اهل مطالعه بودن واقعا کتاب میخوندن ، مثلا اگه میخواستن در مورد جامعه شناسی بخونن، مینشستن روزها و یا شاید هفته ها و ماهها کتابهایی در مورد جامعه شناسی میخوندن یا اگر پژوهشگر و دانشجو بودن برآیند 20 تا کتابی که خونده بودن میشد مثلا یک یا دو مقاله پرمحتوا و معتبر.
ولی حالا چی،
مردم الان مثل قدیم معمولا اهل مطالعه نیستن ، ولی معدود آدمای مثلا اهل مطالعه که ازقضا سلطان ادعا هستن و از آخرین ماموریت ناسا تا تحلیل نحوه کاشته کریستیانو رونالدو در بازی یوونتوس و چ صاحب نظر و افاضات هستن. این دوستان حداکثر تعداد کلمه ای که میتونن بصورت نان استاپ بخونن از 150 کلمه نمیکنه و راجع به هر مقوله کره خاکی که بخوان اطلاعات کسب کنن بعد از تایپ عبارت مرتبط وارد صفحه ویکیپدیا شده و با مطالعه دو خط اول مقاله مربوطه احساس پروفوسورا در اون زمینه میکنن. افراد یاد شده برخلاف پیشینیان که اگر اهل مطالعه بودن، در کنارش علم واقعی و مفید هم تولید میکردن، هیچگونه توانایی خاصی در این زمینه نداشته و صرفا به نوشتن حداکثر 280 کاراکتر در توییتر (تازه عمرا اگه بتونن) بسنده میکنن. البته این عزیزان در کمال ناباوری هر سه روز یک عدد مقاله که بعضا ISI بوده تولید کرده و بطور میانگین هر دو هفته یک بار یک کتاب منتشر میکنن . لیکن تیراژ کتابهای این دانشمندان از عدد 50 نکرده و 25 جلد از این تعداد نیز از زیر اجاق گاز گرفته تا کیسه نون خشکی در منزل این دوستان نگهداری میشوند ، 5 جلد را به کتابخانه اهدا کرده ، 5 جلد را ناشر یادگاری برمیدارد و بقیه نیز بین دوستان آشنایان توزیع شده تا چششون درآد!
خلاصه اینکه کتابها و مقالات این عزیزان به همه چیز شباهت دارد جز کتاب و مقاله و بنده حاضرم سر دوتا ساندویچ فلافل به همراه نوشابه با شما شرط ببندم که زیر 1/5 درصد از محتوای این کتب و مقالات نوشته این بزرگواران بوده و مابقی یا کپی بدون ذکر منبع از سایتهای مختلف است یا مطالبی که با پول این و آن برایشان نوشته اند.
مجموعا عالِمان امروز از نظر مطالعه توان خواندن بیش از چند خط در ویکیپدیا را ندارند و حوصله و مغزِ نوشتن بیش از چند کاراکتر در توییتر را.


این نقشه ، ارزش افزوده تولیدی استان ها را نشان می دهد . حال ارزش افزوده به چه معناست؟

فرض کنید برای تولید یک قرص نان 150 تومان هزینه شده ، یعنی مجموع پول آرد ، هزینه برق ، گاز ، اجاره محل و . به ازای هر قرص 150 تومان بدست آمده است. قیمت فروش هر قرص نان نیز 250 تومان است ، لذا ارزش افزوده ای که با تولید هر قرص نان در این نانوایی ایجاد می شود 100 تومان می باشد.

نقشه فوق ارزش افزوده تولیدی استان های کشور را نشان می دهد که تهران و خوزستان اول و دومن.

خب برای تهران این رتبه طبیعی است زیرا علاوه برا اینکه پایتخت ی کشور می باشد ، تقریبا در تمام زمینه ها تمرکزگرایی مطلق در این شهر وجود دارد.

خوزستان اما با وجود دارا بودن صنایع عظیم نفت ، گاز ، فولاد و همچنین تولیدات کشاورزی رتبه دوم در تولید ارزش افزوده کشور ، وضعیت بسیار نگران کننده ای در زمینه اشتغال دارد.

در آخرین سرشماری کشور ، شهر آبادان که بزرگترین پالایشگاه کشور در آن قرار دارد نرخ رشد جمعیتی منفی را تجربه کرده و خرمشهر نیز نرخ رشدی پایین تر از میانگین کشوری را داشته است ، همچنین در هر دو شهر نرخ اشتغال افراد از میانگین کشوری پایین تر بود.

با وجود پتانسیل هایی که ذکر شد و همچنین تاسیس سازمان منطقه آزاد اروند چنین وضعیتی در استان و این دو شهر بسیار دور از انتظار است.

در مصاحبه ای که با مهندس حمیدپور معاون وقت سازمان منطقه آزاد اروند و شهردار آبادان داشتم ، راجع به اقدامات سازمان در توسعه خرمشهر و همچنین بازگشت مهاجران به این شهر پرسیدم ف ایشان پاسخ دادند یک پارک در حال احداث در مینوشهر داریم!


شاید تا چند دهه پیش ترافیک و پیامدهایش در اکثر شهرهای ایران نه معضل بود و نه چالشی حل ناشدنی ، حتی در همین تهران ،کم نیستند تصاویری قدیمی که علی رغم نمایش تعداد بالای خودروها در معابر ، نشان از آسمانی آبی و صاف در شهر دارند . رنگی که این سال ها کمتر در آسمان تهران و کلانشهرها دیده ایم . امروز اما ، به تایید آمار و ارقام ، روزهای با هوای پاک کیمیا شده اند و خیابان های کم ترافیک آرزو . شاید هنگامی که خیابان احداث می کردیم و بزرگراه افتتاح می کردیم ، پیشامد این وضعیتِ فعلی در مخیله مان نمی گنجید. فکر می کردیم اگر ترافیک هست لابد به دلیل کمبود فضا برای تردد خودرو می باشد و طبیعتا احداث بزرگراه ، دوطبقه کردن آن و احداث تونلهای متعدد راه حل این کمبود است . اما هر چه بیشتر پیشتر رفتیم اوضاع بغرنج تر شد و چالش ها لاینحل تر . هرچه بزرگراه احداث کردیم ترافیک هم بیشتر شد و هرچه پارکینگ ساختیم جای پارک کمتر. ما تا اینجا هنوز حتی نمی دانستیم علت و منشا مشکل از کجاست ؟ مدام از خود می پرسیدیم ، ما که هر روز معبری افتتاح می کنیم ، ما پارکینگ های عمومی بیشماری ساخته ایم ، پس چرا ترافیک و معضلاتش روز به روز بیشتر و بدتر می شود؟ ما حتی با طرح هایی مثل محدوده زوج و فرد و طرح ترافیک خودروها را محدود کردیم ولی باز هم مشکل حل نشد که نشد.

چه کاری باقیمانده بود که نکرده باشیم ؟ چه راه حلی می توانست مشکلات ما را حل که نه ، کمتر کند یا حداقل از پیشرفت مشکلاتمان بکاهد . آخرین تزی که به فکر کارشناسان شهرداری تهران رسیده گویا پولی کردن پنج تونل این شهر است ، تا شاید بشود تردد را در این معابر مدیریت کرد و از تراکم آن کاست .در نگاه اول ، این تصمیم ، تصمیمی کاملا علمی و برخاسته از اصول ترافیکی در شهرسازی می باشد ، زیرا شما برای استفاده از خودرو خصوصی خود هزینه هایی را متحمل شهر و جامعه خود می کنید که می بایستی این هزینه ها را بپردازید ، این در حالی است که در ایران نه تنها شما این هزینه ها را نمی پردازید بلکه سالانه مبالغ هنگفتی صرف پرداخت یارانه سوخت به شما توسط دولت می شود .

 تقریبا در بیشتر کشورهای پیشرفته و توسعه یافته دنیا معابر پولی را می توان به عنوان راه حلی جهت مدیریت استفاده از خودروهای شخصی و البته درآمدزایی پایدار برای شهر یافت. البته در این کشورها پارامترهای مختلف اقتصادی و اجتماعی زمین تا آسمان با کشور ما متفاوت می باشند ، از درآمد سرانه گرفته تا قیمت خودرو و نسبت این قیمت به درآمد افراد و همچنین نرخ سوخت ، حمل و نقل عمومی ، نرخ لوازم یدکی ، میزان اشتغال و قوانین راهنمایی و رانندگی در این کشورها که قابل مقایسه با کشور ما نیست . در این کشورها شما خودرو را با هزینه نسبتا پایین خریداری می کنید لیکن استفاده از آن برای شما هزینه بالایی دارد و شما ترجیح می دهید جز جهت موارد ضروری و یا تفریح آخر هفته با خانواده ، از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده کنید . البته وسایل حمل و نقل عمومی نیز در این کشورها هم از کمیت و هم کیفیت مناسبی برخوردار بوده و هزینه استفاده از آنها نیز معقول و مناسب است . هیچکدام از این موارد در ایران وجود ندارند ، یعنی نه قیمت خرید خودرو در ایران مناسب است نه هزینه استفاده از آن واقعی است ، و نه حمل و نقل عمومی در ایران کیفیت و کمیت قابل قبول و اتکایی را داراست . از طرفی درآمد پایین و درصد بالای بیکاری در ایران باعث شده تا بسیاری از افراد صاحب خودرو در ایران ، وسیله نقلیه خود را منبعی برای درآمدزایی به عنوان شغل دوم و گاهی حتی شغل اصلی تلقی کنند که با افزایش هزینه استفاده از خودرو تاثیر این افزایش هزینه در سراسر اقتصادِ جامعه خود را به شکل تورم نشان خواهد داد.

لذا با توجه به توضیحات ذکر شده به نظر نمی رسد کلیت اقتصاد و جامعه ایران به حدی از آمادگی رسیده باشد که زمینه اینگونه اقدامات جهت کاهش ترافیک و معضلات آن فراهم شده باشد . شهرداری تهران نیز می بایست به فکر درآمدهای پایدار دیگری برای خود بوده که به نظر نگارنده یادداشت ، این حرکت را باید با صرفه جویی در هزینه های غیرضروری در شهر آغاز کرد.


یکی از دلایل بالا رفتن رتبه ایران در تولید علم ساده انگاری در پژوهش است . ساده انگاری به این معنا که هدف اصلی پژوهش که همانا یافتن روش هایی جهت زندگی بهتر بشر می باشد ، به فراموشی سپرده شده و به جای آن پربارتر شدن رزومه ، ارتقای رتبه علمی ، انجام تکالیف درسی و این قبیل موارد تبدیل به هدف اصلی پژوهش شده است . پژوهش که چه عرض کنم ، در بهترین حالت می شود کارهایی که امروزه به نام مقاله و کتاب در جاهای مختلف چاپ و نشر می شود را یک اثر گردآوری شده دانست . باز همین اثر اگر تعدد و تنوع خوبی از نظر منابع داشته باشد و با یک منطق و نظمی گردآوری صورت گرفته باشد قابل احترام و اتکاست ، زیرا سبب به حرکت درآمدن دغدغه ، فکر و ایده به منظور پژوهش در خوانندگان می شود . لیکن همین گردآوری را هم درست انجام نمی دهیم ، منابعمان اغلب کم ، قدیمی و غیر مفید برای مسئله و موضوع ما هستند.
همانطور که عرض شد هدف اصلی پژوهش بایستی رفع حداقل یکی از مسائل مبتلا به بشر باشد ، و یا اثرات منفی آن مسئله را در زندگی وی کمتر کند . اما این تازه قدم اول در شروع یک پژوهش است . برای انجام پژوهش باید اول تشخیص بدهیم با توجه به تخصص ما کدام مسئله در جهان مهمتر است و بر زندگی انسان ها بیشتر تاثیر گذاشته ؟ شناخت خودِ مسئله هم کار سهل و آسانی نیست ، ممکن است در ذهن یکی مسئله ای مهمتر و در ذهن دیگری مسئله ی دیگری مهمتر باشد . برای یافتن پاسخ این سوال باید ببینیم جامعه هدف ما کدام مسئله و موضوع را دغدغه اصلی خود می داند ، مگر قرار نیست ما برای راحت تر شدن زندگی انسان ها تلاش کنیم ؟ پس ابتدا باید از همان انسان بپرسیم مشکل اصلی شما چیست؟ دغدغه مهم زندگی شما چیست؟
پس از تعریف و شناخت مسئله باید زوایای مختلف آن را بررسی کنیم ، چه موضوعاتی رو این مسئله تاثیر گذاشته ؟ چه مواردی باعث حاد شدن آن گشته ؟ ادامه وضع فعلی چه اثراتی بر جای خواهد گذاشت ؟ مداخله به چه صورت باید انجام پذیرد؟ اطلاعات مورد نیاز ما چیست و چگونه باید جمع آوری گردد؟ و.
تمام این سوالات باید در همان ابتدای کار در ذهن پژوهشگر مطرح شوند. 
بعد از طرح موضوع و بررسی اجمالی آن در محدوده مورد مطالعه ما باید سه گزاره را برای خود تعیین کنیم
اگر این سه گزاره به درستی بررسی شده و با دقت جوانب آن دیده شود ، پژوهش ما راه درستی را در پیش خواهد گرفت و نتایج آن مناسب خواهند بود ، در غیر اینصورت صرفا همان رزومه یا ارتقای مرتبه علمی و یا تکلیف درسی ما می شود و ابدا هیچ تاثیر عملی در زندگی افراد نخواهد داشت.
این سه گزاره عبارتند از:
کجا قرار داریم
به کجا می خواهیم برسیم
چگونه به مقصد برسیم
این سه گزاره یعنی روش تحقیق ، یعنی بیان مسئله به صورت روشن و واضح ، یعنی ارائه اهداف واقع بینانه پژوهش و همچنین بیان ابزار پژوهش
در پایان نامه ها این قسمت از پژوهش فصل اول آن را تشکیل می دهد ، به جرات می توان گفت 80 درصد پایان نامه همین فصل اول آن است ، اگر مسئله به درستی تبیین شود ، سوالات و اهداف پژوهش براساس واقعیات موجود طرح شوند و ابزار انجام آن نیز دقیق شناسایی شوند ، شما علاوه بر اینکه از فرآیند پژوهش لذت خواهید برد ، نتایج آن نیز برای جامعه شما مفید خواهد بود . در غیر اینصورت در ادامه کار به مشکلات عدیده ای بر خواهید خود که اگر انسان دغدغه مند و سالمی باشید ، زمان و هزینه انجام پژوهش برای شما چندین برابر خواهد شد و در غیر اینصورت روش غلط ، و نتایجی به دور از واقعیت را در پیش گرفته و تحصیل خواهید کرد.
لذا برخلاف تصور اغلب دوستان و همچنین اکثر قریب به اتفاق کارهایی که با نام پژوهش در کشور صورت می گیرند ، پژوهش از آنچه تصور می کنیم پیچیده تر است!


واژه (Downtown) کلمه آمریکایی برای مرکز شهر یا همان (city center) ، با توجه به لغت نامه های بسیاری است. اما در حقیقت این دو معنای کاملا متفاوتی دارند. در حقیقت وقتی که صحبت از داون تاون آمریكایی می شود به مرکز اقتصادی، فرهنگی و ی اشاره شده است كه از ایده اروپایی سیتی سنتر متفاوت است. اما این تفاوت چیست؟

اول از همه، معماری. به طور سنتی در اروپا سیتی سنتر قدیمی ترین منطقه شهر است و اولین ستگاهها در آن شکل گرفته اند. مبدا برخی شهرهای اروپایی در اواخر دوره یونانی است در حالی که در دریای مدیترانه شهرها حتی خیلی قبل از این دوره نیز وجود داشته اند. این امر تضمین می کند که شما با تماشای دیوارها ، پیاده روها و ساختمانها و در حالی که در خیابان راه می روید می توانید تاریخچه یک مکان را بخوانید. همه جا تکه ای از هنر یا یادآوری ساده ای از گذشته است. من فکر می کنم که ساختار داون تاون به دو دلیل اصلی کاملا متفاوت است. در درجه اول در مراکز این شهرها ، آثار تاریخی به جای آنکه در سراسر شهر گسترده شده باشند ، تنها در محدوده ای کوچک قرار دارند. دوم اینکه دیوید بروکس ، به عنوان یک نظریه پرداز شهری ، در "آرمانشهر بزرگ پراکنده ما" در مجله نیویورک تایمز توضیح می دهد که مردم آمریکا تمایل بیشتری نسبت به پرداختن به آینده خود دارند تا گذشته خود. این امر به وضوع بر نمایش و صرف اهمیت برای تاریخشان تاثیر می گذارد.

عنصر دومی که در مراکز شهری آمریکایی با اروپایی (و بهتر بگوییم ایتالیایی) تفاوت دارد ، خصوصیات معماری مراکز شهری آمریکا و اروپاست. این حقیقت که گذشته ، نشان دهنده بسیاری از زیبایی های شهر است ، دو جنبه را تضمین می کند. ابتدا اینکه تمام ساختمانها حداکثر 5 طبقه هستند چرا که این از ویژگی ساختمانهای تاریخی و باستانی است.دوم اینکه تمام این ناحیه مخصوص عابران پیاده است (رانندگی در خیابانی با عرض 5/1 متر به سادگی امکان پذیر نیست.) این شرایط سبب می شود که شرکت های بزرگ و چند ملیتی اقتصادی در خارج از این محدوده و اغلب در ناحیه ای اقتصادی شکل گرفته و مستقر شوند. ظاهرا این در مقایسه با تجربیات من در دنور بسیار متفاوت است. داون تاون منطقه ای از آسمانخراش است که در آن اتومبیل ها تقریبا در همه جا و در همه مراکز اقتصادی اجازه ورود دارند.

نکته نهایی این است که در داون تاون گروهی از شهروندان ساکن هستند در حالی که در سیتی سنتر این امر به آسانی صورت نمی پذیرد. اولین بار که من در مرکز شهر (داون تاون) دنور بودم ، مشاهده تعداد افراد زیاد بی خانمان مرا شوکه کرد.پیر ، جوان و همچنین خانواده ها در مقابل رستوران ها و بانک ها در داون تاون حضور دارند. این چیزی است که من به عنوان یک ایتالیایی آن را در کشور خود ندیده ام. در حقیقت ، با توجه به این واقعیت که افراد بی خانمان درصد پایینی از کل جمعیت را به خود اختصاص می دهند اکثر آنها در سیتی سنتر زندگی نمی کنند ، بلکه در خوابگاههای عمومی و یا در بدترین حالت در حاشیه شهرها هستند. من فکر می کنم این واقعیت که بسیاری از افراد بی خانمان در داون تاون زندگی می کنند می تواند به عنوان یک جنبه مثبت در نظر گرفته شود ، زیرا حضور آنها در این ناحیه مشکل فقر در آمریکا را برای همه شهروندان آشکار می کند. در ایتالیا ما این ن و مردان را در حاشیه قرار می دهیم ، در حالی که اگر در میدان اصلی یا مقابل مدرسه ای بودند ، اهمیتشان بیشتر و صدای آن ها رساتر بود. شاید شهروندان دیگر اگر شرایط ضعیف زندگی این افراد بی خانمان را هر روز ، در زمستان و تابستان می دیدند ، به آنها اهمیت بیشتری می دادند.

در نتیجه ، می توان گفت که شکل متفاوت داون تاون و سیتی سنتر منعکس کننده تنوع فرهنگ ، تاریخ ، و نماینده ای از جامعه آمریکایی و اروپایی است.  (نوشته : سیلویا پاوسی ، برگردان : محسن غانمی)


داشتم چرخی توی مطالب قدیمی وبلاگ میزدم ، مطالبی که 6-7 سال پیش نوشته بودم . کاش مطالب وبلاگ قبلیم رو داشتم ، خب طبیعتا اونا قدیمی تر هستن و شاید قدمتشون تا حدود 10 سال پیش برسه .
بهرحال ، یه مقایسه ساده بین آخرین مطلب وبلاگ و مطلبی که مثلا 7 سال پیش نوشتم کاملا تفاوتها رو نشون میده ، تفاوت در نگارش ، تفاوت در زاویه دید به موضوعات ، تفاوت در مستند بودن مطالب ، تفاوت در انسجام یادداشت و خیلی چیزای دیگه که شاید به دید شما بیاد و من ندیده باشم. اما به نظرم یه چیزی توی این مقایسه خیلی واضحه ؛ اینکه هرچی به زمان حال نزدیک میشیم ، پختگی و بار علمی و نگارشی مطالب بالاتر میره 
نوشته از فکر میاد و ارتقای نوشته نشون از ارتقای فکر داره ، این موضوع رو تقریبا میشه به کل آدمای سالم(از نظر ذهنی و روانی) دنیا تعمیم داد . فردی که 10 سالشه ، 10 سال بعدش دیدش به خیلی از موضوعات عوض میشه . ممکنه توی 10 سالگی یه موضوعی رو درست بدونه ولی همون موضوع توی 20 سالگی از نظرش نادرست باشه . 

انسان جزئی از طبیعت اطرافشه و نمیشه حسابشو از اطرافش جدا کرد ، نگاهی که ما به طبیعت و فضای اطرافمون داریم مدام در حال تغییره ، 500 سال پیش حرف زدن از چرخیدن زمین به دور خورشید نه تنها غیرقابل باور برای اکثریت قریب به اتفاق مردم بود ، بلکه کفر بزرگی تلقی می شد و کسی که این حرف رو میزد مجازاتش مرگ بود ، کما اینکه این اتفاق افتاد.
چند صد سال پیش حرف زدن از میکروب یا باکتری و فعالیت این موجودات بسیار ریز که با چشم غیر مسلح قابل دیدن نیستن بیشتر شبیه جوک بود و چه بسا گوینده به کم عقلی و جنون متهم می شد.

اما با اطلاعاتی که الان ما داریم ، کیه که ندونه ، زمین گرده و به دور خورشید میچرخه و خودش جزئی از میلیاردها ستاره در کهکشان هستش؟ ، کیه که انکار وجود باکتری و میکروب و ویروس رو بکنه ؟ کیه که نقش ژنتیک رو در انتقال صفات حتی تا چند نسل بعد نادیده بگیره؟
خب ، تمام این اتفاقات در گذشته هم می افتادن ، در گذشته هم میکروب وجود داشت و ژنتیک در انتقال صفات موثر بود ، در گذشته هم زمین گرد بود و به دور خودش و خورشید میچرخید ، تفاوت اینجاست که این حقایق توسط بشر کشف نشده بود ، و چون علم بشر به اون اندازه نرسیده بود که بتونه مستدل و علمی وجود این پدیده ها رو توجیه کنه و از طرفی عقول عامه مردم توانایی درک این علم رو نداشت ، حتی اگر کسی با شواهد علمی حرف از این مطلب می زد متهم به جنون ، کفر ، هزل گویی و . می شد.

پس نتیجه اول : عقل بشر ناقص است و توانایی توجیه تمامی پدیده های اطراف خود را ندارد.

حالا این سوال مطرح میشه ، چطور ما این عقل ناقص رو معیاری برای درستی یا نادرستی پدیده ها و ادعاهای اطرافمون بدونیم ؟ آیا این عقل که گذشت زمان ثابت میکنه که همیشه و در همه موارد جوابی برای پدیدهای اطرافش نداره قابل اعتماد برای پاسخ مطلق به سوالهای موجود هست؟

آیا میشه موضوعی رو صرف اینکه عقل ما برای توجیه منطقی نداره رد کرد؟

پوزیتیویسم یا همون اثبات گرایی میگه که فقط داده هایی که از طریق حس دریافت میشن و با منطق و ریاضیات قابل اثبات و درک هستن معتبرن و بقیه پدیده ها اعتباری ندارن.

با این شیوه استدلال ما باید بپیذیریم که 500 سال قبل زمین دور خورشید نمی چرخیده و یا اینکه 200 سال قبل عامل بیماری چیزی غیر از ویروس و باکتری و میکروب بوده . طبیعتا با توجه به توضیحاتی که ارائه شد ، اتکای صرف به عقل و تجربه های حسی نمیتونه ما رو به جواب تمام سوالهامون برسونه ، پس نیرو و پدیده ای فراتر از عقل ما وجود داره که برای مسائلی که عقل فعلا براشون جوابی نداره باید به اون رجوع کنیم.



 زمانی محمره (خرمشهر) به عنوان مرکز ایالت عربستان (خوزستان) بود . مقر حکمرانی شیخ خزعل ، حاکم بنی کعب که در اوایل حکومتش تا حدودی پاسخگو و زیرنظر حکومت مرکزی در تهران (قاجار) شناخته می شد.
در هر حال از مومات و اامات یک حاکم مقتدر در آن زمان (و حتی امروزه) جلال و جبروت حکومتش بود.
از خادمان و غلامان بسیار گرفته تا همراهان و محافظان پر تعداد و املاک و اموال گسترده ای که همه در خدمت حاکم منطقه بودند. شاید معروفترین و مشهورترین نماد حکومت شیخ خزعل که به لطف علاقه وافر مسئولین در دهه ۱۳۸۰ شمسی نابود شد ، قصر فیلیه ، محل اصلی حکمرانی شیخ خزعل در حومه محمره بود . مثل ناصرالدین شاه و کاخ گلستانش یا محمدرضاشاه و نیاورانش ، شیخ خزعل بود و قصر فیلیه اش. اوامر ملوکانه مطاع وی از این مقر صادر می شد و رفت و آمدهای بزرگان و صاحب منصبان ملی و منطقه ای نیز به این قصر صورت می گرفت ، تا جایی که رضاشاه نیز در راستای دسیسه ای که برای کشاندن شیخ خزعل به تهران چیده بود ، چند روزی را در این قصر اقامت داشت . تمام این حقایق و وقایع در مورد قصر فیلیه گفته شد تا با گذری ۹۰ ساله در تاریخ به این سو ، به زمان حال برسیم و بنی کعب و شیخ خزعل و قصرش را با سازمان فخیمه منطقه آزاد اروند ، گستره ی حکومتش و کاخ جدیدش مقایسه کنیم ، در بعد مدیریتی و حکومتی هر قدر امر شیخ خزعل مطاع بود ، به دستورات و بخشنامه های سازمان منطقه آزاد اروند کمتر نهاد و اداره دولتی وقعی می نهد . هر قدر شیخ خزعل با لابی و مذاکره با قدرتها ، شیوخ و افراد قدرتمند اطرافش توانست حکومتش را بهتر رو به جلو ببرد و اقدامات مدر نظرش را صورت دهد ، سازمان منطقه آزاد اروند کمتر با نهادها و ادارات منطقه هماهنگ است و ارتباط و فهم متقابلی بینشان وجود دارد .
لیکن با وجود تمام این تفاوتها بین شیخ خزعل و حکومتش و سازمان منطقه آزاد و مدیریتش ، در یک مورد این دو شباهت عجیبی به یکدیگر دارند. شکوه و جلال و جبروت دستگاه شیخ خزعل که در قصرش نمایان بود ، اینک در مجموعه با شکوه و زیبای سازمان منطقه آزاد اروند دیده می شود. هر قدر شیخ خزعل در حکومتش آدم داشت ، اینک مدیران و کارشناسان غیربومی که بعضا با ماشین های خارجی پلاک منطقه ی خود روزانه از اهواز می آیند و بعد از نماز و ناهار به اهواز برمی گردند، سازمان را قرق کرده اند. هر قدر که تفاوت و اختلاف بود بین قصر شیخ خزعل و خانه مردمان عادی ، اینک و‌ حتی بیشترش بین کاخ سازمان و منازل فرسوده و فقیرانه مردم عادی وجود دارد. سازمانی که روزی با این هدف که توسعه و عمران منطقه باید اولویتش باشد ، شکل گرفت ، اکنون با ناکارآمدی مدیران و ابهام در قوانین خود عاملی جهت فقیرتر شدن مردم شده است .
توضیح : نگارنده این مطلب به ضعف ها و تصمیمات غلط شیخ خزعل در اتصال به بیگانگان و جدایی طلبی اذعان کامل داشته و این موارد را مردود می داند ، و هدف از انتشار این یادداشت تلنگری به جهت دوری از اشرافی گری و توجه بیش از پیش به مستضعفان می باشد.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دهیاری و شورای اسلامی همدانک مشاور در اراک